تحلیلی بر داستان سری Resident Evil

ساخت وبلاگ

حالا، منتظر حضور و قیام چه کاراکتری در نسخه‌ی بعد هستیم؟ کدام شخصیت حرفه‌ای‌ترین در تیم استارز و درست کنار آلبرت وسکر بود؟ کدوم کاراکتر قوی‌ترین پیشینه را داشت؟ زندگی چه شخصی در این کشاکش Zero رو شده است و منتظر یک سرانجام هست؟ لیان اس کندی؟ مغز و موسس اصلی آمبرلا و تنها کسی که تا این‌جا خبری از او نیست کیه؟ آسموند سدلر؟! این بود که داستان Resident Evil 4 صدای هوادارها را در آورد! هرچند که داستانی فوق‌العاده قوی با یک ساختار عظیم داشت، اما درون مایه اصیل RE عوض شده بود! شماره 4 تنها یک درون مایه فرعی مشترک دارد و ان کنترل دنیا هست. درون مایه‌ی اصلی نمایش اوج تمایلات مذهب هست و علم تنها به کمک این نمایش می اید. اگر داستان این شماره به هرشکل در 600 سال پیش روایت می‌شد، شنیجی میکامی و سایر عوامل تنها با ادعای شنیدنِ این‌که این حرف‌ها از دهان‌شان بیرون امده است، زنده زنده در ملأ عام می‌سوختند! از جزئیات داستان همین بس که ما این سوختن را هم درست ابتدای بازی می‌بینیم!

پس بهتر که داستان این شماره ادامه پیدا نکرد و شاهد نقش فعال وسکر یا حضور "کریس" یا بدتر، "آزول اسپنسر" در چنین فضایی نبودیم! خب، اگر نگاهی هم به دید تجاری بیندازیم، هدف از این نسخه فقط فروش بالا بود که به بهترین شکل توسط میکامیِ افسانه ای محقق شد! حضور "لیان" به عنوان محبوب‌ترین شخصیت سری در این شماره به همین علت بود. لیان یک شخصیت بی اطلاع بود، بی‌اطلاع از همه چیز که با هدف فرار و کمک به داستان امد اما با یک پرداخت قوی بعد از یک شماره تبدیل به محبوب‌ترین کاراکتر سری شد. تا این‌جا حرکت مهم این شخصیت به جز نابود کردن ویلیام بیرکین به کمک کلیر، با خبر کردن "کریس" از موقعیت کلیر در Code: Veronica بود. اگر این شماره یک آی پی جدا می‌شد شاید امروز از رزیدنت ایوِل پرفروش‌تر بود، اما با نام رزیدنت ایوِل اومد و چه داستان، چه گیم‌پلی را کمرشکن کرد. داستان محدود شد و ما هنوز می‌گوییم شماره 5 چون ماجینی داشت تغییر تم داده است. در عنوان RE 0 ما با غیر منظقی‌ترین پدیده‌ی رزیدنت ایوِل مواجه شدیم اما چنین حرفی نزدیم! زالو‌های دکتر مارکوس و حتی خودش، از یک سبک پایه‌ی ژاپنی گرفته شدند و هیچ ربطی به رزیدنت ایول نداشتند. زالوهایی که سر هم شکل یک لباس را هم می‌توانستند درست کنند، از ترس ژاپنی و تم شیطانی استفاده کردند! چرا نمی‌گوییم نسخه تغییر تم دارد؟ چون درون مایه عوض نشد و حتی رمانی زیبا به نام "ساعت صفر" از آن نوشته شد. به هرحال، نباید از عظمت داستانِ این شماره غافل شد. Resident Evil 5 "سفر قهرمان"‌ ما رو به غایت "زیبا" به پایان رساند. ترکیبی از گذشته و حال؛ مرگ اسپنسر و انتقال آرمانی که کل سری رو شکل داد به قاتلش! آرمانِ یک دنیای جدید و خدای این دنیا شدن، به یک شکل عظیم توسعه پیدا کرد و چه زیبا کریس که دیگر فیزیک بدنش را هم برای آخرین رویارویی آماده کرده بود، وارد داستان شد، سفرش رو پایان داد و "جام مقدسِ" نهایی محقق شد. این تیز هوشی نویسنده رو می‌رساند تا کاری کند شماره 4 برای دنبال کنندگان خط اصلی داستان یک سوال بد نباشد! داستان شماره 5 آمد و رزیدنت ایوِل به فنا رفته را به زیبایی تمام به اتمام رساند. فکر نمی‌کنم ایده‌ای بهتر از این هرگز وجود می‌داشت! سنجش همه جانبه و حفظ درون مایه‌ی اصلی با ریختن طرح پی‌رنگی که در آن ماهیت مذهب حذف و کنترل ذهن که اساس پی‌رنگ شماره 4 بود به بخشی از علم و در نتیجه، قضیه و داستان تبدیل شود.

pc donya ایران...
ما را در سایت pc donya ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان p30donya بازدید : 181 تاريخ : دوشنبه 26 تير 1396 ساعت: 16:13

خبرنامه