انتخاب رشته ارشد | رشته خودم و زدم اما دو دلم

سلام خدمت همگی؛ عزیز های پی سی ورلد

خب خب خب ؛ تا فردا یعنی 26 آذر فرصت هست بعدش فکر کنم زمان ویرایش هم بشه تغییر داد.

رشته ام الان ترم هفت حسابداری هستم و فشار هست با وجود غیر انتفاعی بودن دانشگاه ...
خب برسیم به سوال:

ارشد رو حسابداری زدم

ولی رشته ای میخوام کمتر با پارتی بشه براش کار پیدا کرد هر چند همین حسابداری هم میشه با پارتی یه کاری کرد ولی
موقعیتش و شاید تلاشم برای یه رشته دیگه لذت بخش تر واسم باشه فقط یک مشکل وجود داره من تنبل بودم ولی بخونم باهوشم حافظه اکبنده ولی.

به جز حسابداری
رشته های مورد نظرم:
پرستاری : خب این رشته یه چیز خاص داره برام مثلا اسمم . به جز این فامیل نزدیک داریم دو تا تو این رشته از طرف مادری ... اما از طرف پدری مشکل سبکی سر موقع خون دیدن یا شنیدن این چیزا داریم که فکر کنم من تو این چند مدت جیگرم بی رحم تر شده ولی متنهی نمی دونم کافی هست برای با گوشت انسان ور رفتن؟ من خونو میتونم ببینم
مزایای اش هم اینه برای لیسانسیا کار براش راحت هست ولی خیلی سخت به جاش حقوق خوب. ینی کار هست نیست زندگی همیشه سخت. نمیدونم با فوق کار گیرمیاد و من دستام کار نمیکنه نمی دونم چطوری میخوام آمپول بزنم فقط با کیبورد خوب کار میکنم تنها رفیقم کامپیوتر

فلسفه : خب اینم یه یه خاطره خاص داره. یوخ ام باهاش و رفتار همیشگی م به فلسفی بودن میخوره و حتی از فاز شوخی خیلی وقتا دور بودم حتی. خب خب خب الان که یکم میفهمم بیشتر نظرمو این رشته جذب کرده ولی کله صبور میخواد که دیوانه نشه اینم اگه نتونم تا دکترا بخونم باید بندازم دور ... شاید بدرد زندگیم بخوره اما اگه کار نداشته باشم زندگی ای هم نیست.
مزایای فلسفه خاص بودن رشته اش ست یعنی جذابه. نزدیک به خداشناسی و ادبیات هست و همچنین نزدیک به روانشناسی اینا علاقه هام هستن شاید روانشناسی رو بیشتر دوست داشته باشم اما مهم ترین چیز کار هست برای من. البته سختی کنکور ارشد چون پر طاووس میخوام باید جور هندوستان رو بکشم و هم سختی موقع دانشگاه

در باره توانایی: خب رشته ریاضی بودم و یاد گرفتن ریاضی م خوبه و تنها درستی بوده که همیشه حوصلشو داشتم برعکس همه درس ها که فقط در حد کلاس شنیدن نهایت خوشم میومد ازشون. فیزیک هم بود اما فیزیک همه جا متفاوته و گسترده تره... شیمی هم عشق بود اما باید زیاد بخونی. خب خب خب همه اینا رو من یکم دارم اما بدلیل تنبلی و بی خبری عملا هیچکدومشون ندارم... خیلی درس های کمی هستن خیلی استاد های کمی هستن که روی درس شون ثبات داشته باشم و حالم بد نشه

حسابرسی و مدیریت مالی : حسابرسی بخاطر نوع شغلش ولی باید زرنگ بود من کل عمرم تا الان ساده و حتی نفهم بودم ... الان بهترم کمی.
مدیریت مالی بخاطر ریاضی و محاسباتیش و شیرین بودن آمار... اما قطعا ملاک فقط کار هست وگرنه درس خوندن رو صدسال نمیخوام با خرج و تلاشی که دارم میکنم به جز اینکه ثمره شو در زندگی واقعی م ببینم و جامعه خوبی رو همیشه حس کنم که قطعا به پای دوره لیسانس شاید نرسه چون واحدا کمه شایدم برسه ولی زندگی بدون حقوق با توجه به وضعیت مالی که داریم که حتی کتاب دست دوم هم سخت میتونم بخرم و از طرفی عدم تلاشم که مخ مو کلا تعطیل کرد و از درس دانشگاه عقب موندم و عدم تمرکزم روش میتونم با آرامش برش گردونم با امید و صبری که برای اولین بار دارمشون...

خب چیکار کنم بچه ها ؟ میدونم همه این حرفا رو خیلی هاتون میخوایید ... من تازه شروع کردم به خواستن شون ... شاید مجبور بشم یک سال پشت کنکور بمونم قبل سربازی ... ک اونم میتونم معاف پزشکی یا لا اقل از رزم بگیرم
یا وا بدم دانشگاه رو همین مدرک حسابداری رو بچسبم و اگه فوق نشد برم دنبال سربازیمو و یاد گرفتن حسابداری؟ حسابداری رو بخاطر ریاضیش و موازنه که داره - فلسفی کی بودی تو معادله حسابداری - با همین لیسانس برم یاد بگیرم درساشو که خوندم و یادم رفته مخصوصا درس های حسابداری از نظر ثبت تعطیلم و شب امتحانی. کلا حافظه همه ضعیفه اکثر بچه های ما و درس ترم و خوب بلدن از قبل بیاد همه گیر میکنیم ... خب عادیه واسه دانشگاه غیر دولتی

تشکر از گذشته بخاطرش اینجا هستم:

> کمک فوری برای ویرایش انتخاب رشته <

pc donya ایران...